الف) مسلک وهابیت، منسوب به محمد عبدالوهاب نجدى است و علّت این که آن را به خود شیخ محمد نسبت ندادهاند و نگفتهاند [محمدیه] به جهت این بوده است که مبادا پیروان این مذهب، نوعى شرکت در نام پیامبر را پیدا کنند.
محمد بن عبدالوهاب، در سال 1115 ه.ق در شهر [عیینه] چشم به جهان گشود. از کودکى به کتابهاى تفسیر، حدیث و عقاید، علاقه داشت و از همان دوران جوانى، اعمال مذهبى مردم [به خدا] را زشت مىشمرد، وى به مدینه رفت و در آن جا توسل مردم به پیامبر(ص) را ناپسند شمرد. محمد بن عبدالوهاب، بعد از مرگ پدر، افکار و عقاید خود را ـ که قبلاً از سوى ابن تیمیه و شاگردش ابن قیم پىریزى شده بود ـ اظهار نمود به تبلیغ و ترویج و رسمیت دادن آن همت گماشت.
ب) وهابیان معتقدند: هیچ انسانى، نه موحد است و نه مسلمان؛ مگر این که امورى را ترک کند. این امور عبارت است از:
1. به وسیله هیچ یک از رسولان و اولیا، به خداوند توسل نجوید. و در صورت توسل در راه شرک گام نهاده و مشرک مىباشد؛
2. زائران به قصد زیارت به آرامگاه رسول خدا نزدیک نشوند و بر قبر آن حضرت دست نگذارند و در آن جا دعا نخوانند و نماز نگذارند و ساختمان و مسجد بر روى قبر نسازند؛
3. از پیامبر(ص) طلب شفاعت نکنند؛
4. زیارت قبور و ساختن گنبد و بارگاه براى آنان، شرک است؛
5. وهابیان بر این باورند که مسلمانان، در طى روزگار از آیین اسلام منحرف شدهاند؛
6. هر گونه مراسم تشییع جنازه و سوگوارى حرام است.
و امثال این موارد که در این مجال نمىگنجد. براى آگاهى بیشتر در این زمینه باید کتابهاى مربوطه را مطالعه کرده این منطق خشک و بىپایه، در تقابل با منطق وحى قرار دارد، چرا که قرآن در موارد یاد شده نظرات صریحى و مخالف وهابیان دارد:
1. قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فى القُربى (شورى، آیه 23)
یکى از مصادیق ابراز علاقه به خاندان رسالت و اهل بیت و ذى القرى، قبرهاى آنان و تعمیر آنها است. این راه و رسم در میان ملتهاى جهان وجود دارد و یک نوع سنّت عرفى به حساب مىآید.
2. .....فقالوا ابنوا علیهم بنیانا... قال الذین غلبوا على امرهم لنتخذّن علیهم مسجدا (کهف، آیه 21)
هنگامى که وضع اصحاب کهف بر مردم آن زمان روشن شد و مردم به دهانه غار آمدند، درباره مدفن آنان دو نظر ابراز داشتند. آیه شریفه ضمن آن که متذکر آن مىشود انتقاد یا لحن اعتراضى نسبت به نظر آنها ندارد. با توجه به آیه شریفه، هرگز نمىتوان تعمیر قبور اولیاى الهى و صالحان راعملى حرام و یا حتى مکروه قلمداد کرد، بلکه آیه شریفه، به نوعى تشویق مىکند که براى بزرگداشت اولیا و صالحان و حفظ قبرهاى آنان، باید کوشا بود.
3. و استغفر لذنبک و للمؤمنین (محمد، آیه 19)
4. وصلّ علیهم ان صلاتک سکن لهم (توبه، آیه 103)
5. و لو انهم اذ ظلموا انفسهم جاءوک فاستغفروا الله و استغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحیما (نساء، آیه64)
این آیات بیانگر این است که طلب آمرزش پیامبر در حق افراد، کاملاً مؤثر و مفید مىباشد. و موضوع شفاعت پیامبر(ص) و دعاى آن حضرت، نه تنها در آیات صریح؛ بلکه در احادیث عامه و خاصه و سیره صحابه نیز مشهود است.
براى آگاهى بیشتر در این مورد ر.ک:
1. صحیح مسلم، ج 1، ص 54
2. صحیح بخارى، ج 1
3. سنن ترمذى، ج 4، ص 42 (باب ما جاء فى شأن الصراط)
4. مناقب ابن شهر آشوب، ج 1، ص 12
5. شفاعت در قلمرو عقل و قرآن و حدیث، استاد جعفر سبحانى
ج. وهابیان قائل به جنگ با دیگر فرقهها و مذاهب اسلامى هستند و مدعىاند که یا باید به آیین وهابیت در آیند و یا جزیه دهند. آنان مخالف خود را متهم به کفر و شرک مىکنند و اموال، نفوس و ناموس و دیگران را حلال مىدانند. خلاصه این که آیات قرآنى وارده درباره شرک و کفر را، بر مسلمانان مخالف خود منطبق مىکنند. و این بزرگترین ضربه به پیکر جامعه اسلامى و مسلمانان است، (تاریخ ادیان و مذاهب جهان، مبلغى آبادانى، ج 3، ص 1432)
با این تفکر بسته و خشک وهابیت بود که وقتى که سعودىها (در سال 1344 هجرى قمرى) بر مکه و مدینه و اطراف آن تسلّط یافتند، مشاهده متبرک بقیع و آثار خاندان رسالت و صحابه پیامبر را شکستند و از بین بردند، الذریعه، ج 8، ص 261؛کشف الارتباب، ص 60 ـ 56)
براى عملکرد و کارهایى که وهابیت در حوزه اجتماع و سیاست انجام دادهاند و نگرش آنان نسبت به مسائل اجتماعى، باید به کتابهاى تاریخى مراجعه کرد. چهره خشن و متعصب وهابیت، در عرصه سیاست، حکومت و مردمدارى، همان بود که طالبان را در عمر موقت سیاسىخود در کشور افغانستان به منصه ظهور رساندند. خون مردم مسلمان را بى محابا به زمین ریختند. عرض و ناموس مسلمانان را هتک کردند. و از اسلام یک چهره زشت، خشن و عقب مانده براى جهانیان ترسیم نمودند.
بنابراین وهابیت، هم در نحوه پیدایش و انعقاد تفکّر، مبغوض علماى فرقههاى مختلف مسلمین بوده است و هم در نگرش نسبت به مسائل دینى مورد رد عالمان قرار گرفته است. حتى اولین کتابى که در رد وهابیت نگاشته شده الصواعق الالهیه فیالرد على الوهابیهبه وسیله برادر محمد بن الوهاب (سلیمان بن عبدالوهاب) نوشته شده است.
در عرصه سیاست نیز جاده صاف کن دشمنان دین و اسلام بودهاند؛ این آیین و مسلک، ساخته و پرداخته خود انگلیسىها مىباشد و چه ضربه و ضررى محکمتر و بیش از این بر اسلام و مسلمانان مىتوان تصور نمود.
در اینجا به چند عواملی از فعالیت وهابیت اشاره می کنیم:
چند عامل را می توان در ارتباط با گسترش این فرقه نام برد:
1. تشدید فعالیت های تبلیغاتی و فرهنگی وهابیت در داخل ایران و حوزه های مسلمان نشین خارجی (نظیر حوزه قفقاز، بالکان و سایر کشورهای مجاور ایران) که آمادگی برای تأثیرپذیری از انقلاب اسلامی ایران مشاهده می شود، وهابیت به عنوان جریانی انحرافی در جهان اسلام و و ابسته به استعمارگران، وظیفه جلوگیری از تداوم و گسترش جریان اسلام گرایی اصیل _ که به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی در سطح جهانی در حال پیشرفت است_ را بر عهده داشته و از اینرو تخریب و ایجاد تزلزل در مبانی فکری و اعتقادی شیعیان به عنوان محور اصلی این جریان را دنبال می نماید. از این رو در سالهای اخیر در جهت همسویی با تهاجم فرهنگی و نظامی آمریکا علیه کشورهای اسلامی و به خصوص ایران، فعالیت های تبلیغی خود را در ایران توسعه بخشیده است. البته در مقابل این تهاجم حوزه های علمیه و نظام اسلامی، اقدامات و تدابیر امنیتی و فرهنگی مناسبی _هر چند ناکافی_ اعمال نموده اند.
2. وهابیت به دلیل افکار اعتقادی خاصی که در باب شفاعت، توسل، و تعریفی که از شرک و مانند آن دارد در تعارض کامل با مذهب شیعه و غالب فرق سنی مذهب است؛ و اکثریت فرقه های اهل سنت نیز با تفکرات این گروه مخالفند از این رو گروه یاد شده همواره در تلاش است تا با تبلیغات سازمان یافته (اعم از کتاب، مقاله، سخنرانی و مانند آن) بیشتر شیعه را بکوبد.
3. خطر بزرگتر این گروه، روش های دور از منطق اسلامی است که در برخورد با دنیا پیش گرفته است از جمله: ظهور گروه طالبان و القاعده (به رهبری ملاعمر و اسامه بن لادن) است که سبب بهانه جویی غربی ها شد که مسلمانان را به تروریسم و خشونت و مخالف تمدن معرفی کنند تا جایی که دست قدرت های استعماری غرب به خصوص آمریکا را در منطقه باز گذاشته و زمینه دخالت های نظامی و سیاسی آنان در کشورهای اسلامی فراهم ساخته، افغانستان و عراق دو نمونه بارز این دخالت ها به شمار می آیند.
براى مطالعه و تحقیق پیرامون وهابیت، کتابهاى معرفى شده ذیل را مطالعه نمایید:
1ـ آیین وهابیت جعفر سبحانى
2ـ برگى از جنایات وهابىها مرتضى رضوى ترجمه: ضیایى
3ـ وهابیان على اصغر فقیهى
4ـ آیا این است اسلام واقعى ابوالفضل حسینى
5ـ فتنه وهابیت زینى دهلان ترجمه: همتى
6ـ نقدى بر اندیشه وهابیان موسوى قزوینى ترجمه: طارمى
7ـ تحلیلى نو بر عقاید وهابیان حسن ابراهیمى
8ـ فرقه وهابى و پاسخ به شبهات آنها قزوینى ترجمه: دوانى
9ـ نقد و تحلیلى پیرامون وهابیگرى همایون همتى
10ـ اشتباه بزرگ وهابىها عیسى اهرى
11ـ پیشینه سیاسى فکرى وهابیت درّى
12ـ تاریخ مکه هادى امینى ترجمه: آخوندى
13ـ ترجمه کشف الارتیاب، ج 4 علامه سید محسن امین ترجمه: تهرانى
14ـ سخنى چند با موحدین مصطفى نورانى
.: Weblog Themes By Pichak :.